ماجرایی از توجه شهید بزرگوار محمد رضا تعقلی به لقمه ونان حلال است . محمدرضا وقتی متوجه می شود پدرش بدون صف از نانوایی نان گرفته است به او می گوید: "شما باید توی صف می ایستادید و مثل بقیه مردم نون می گرفتید."
محمدرضا به نانی که پدر گرفته بود دست نزد، رفت و نشست سر درس و مشقش. این شهید بزرگوار زمانی که این تذکر را به پدر داد تنها 11 سال سن داشت.
سال 1364 محمدرضا تعقلی 16 ساله شد و 27 اسفند همان سال در عملیات والفجر 8 به شهادت رسید.
شهید ابوذر داوودی که 3سال از ازدواج با دخترخالهاش گذشته بود یک روز از جبهه مقاومت تماس میگیرد و به همسرش وعده دیدار و بازگشت خود در سهشنبه هفته آینده را میدهد. او میآید اما بیجان، پیکر مطهر دیدهبان مشهور جبهههای مقاومت به خاک سپرده میشود ولی دختر سه سالهاش همچنان عاشقانه در آغوش پدر میرود.
دختر است دیگر، و هیچکس نمیتواند درک کند که این کودک در خلوت خود رازهای خود را به که میگوید.
بار دیگر مدافع حرمی عطر و بوی حرم حضرت زینب (س) را برایمان به ارمغان آورده بود. برای وداع با پیکر شهید پا به حسینیه معراج الشهدای تهران گذاشتیم.
سرلشکر محمدحسین باقری، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح در مراسم بزرگداشت پنجمین سالگرد شهادت سردار شهید حسن طهرانی مقدم و جمعی از نیروهای موشکی سپاه پاسداران با درود بر شهیدان انقلاب اسلامی، شهدای مدافعان حرم و سلام بر رهبری معظم انقلاب گفت: در آستانه حرکت بزرگ ملت به سمت کربلای حسینی مفتخرم در محفل شهدا حاضر شوم.
سرلشکر باقری با تاکید بر این مطلب که با حمایت رهبری قدرت موشکی ما به جایی رسیده است که دشمنان نمیتوانند تصمیم به تجاوز بگیرند خاطرنشان کرد: اگر دیوانهای مانند نخست وزیر رژیم صهیونیستی بگوید بارها تا مرز حمله پیش رفت،جلوی او را گرفتند زیرا میگفتند پایان آن معلوم نیست.
وی تاکید کرد: پایان جنگی که با ایران شروع کنند به گونهای است که دشمن ذلیلانه شکست را بپذیرد، دیدیم که در جنگ ٣٣ روزه چه اتفاقی افتاد و نتیجه جنگ با یکی از یاران ایران همان بود.
سرلشکر باقری افزود: شهید به من می گفت عده ای صهیونیست به ایران چنگ و دندان نشان می دهند و ما چرا نباید موشکی داشته باشیم که بردش به آنها برسد و همین تلاش ها باعث شد شهید طهرانی مقدم موشک شهاب 3 را تولید کند.
فرزند خردسال شهید سامانلو در بدو ورود به غرفه شهدای مدافع حرم با ماکت تصویر پدرش روبرو میشود و تصور میکند که پدرش آمده و بالای غرفه روی بلندی ایستاده، با عجله به سمت پدر میدود و زمانی که پای ماکت رسید و میفهمد که پدرش نیست، شروع به گریه کردن میکند.
همسر شهید سعید سامانلو متن کوتاهی را در خصوص این اتفاق نوشته که در ادامه میآید:
فقط قصد بازدید از نمایشگاه بود که با تمثیل پدرش روبهرو شد و بچه کمی هیجانزده شد. خدا داعشی و دشمنان اسلام را لعنت و نابود کند. ما واقعا ممنون از برگزارکنندگان چنین نمایشگاههایی در سراسر کشور هستیم که ترویج فرهنگ شهید و شهادت را به نحو احسن انجام میدهند. محمدحسین کوچک باید با واقعیت روبهرو شود تا بفهمد دشمنان پدر قهرمانش را چه کردند؟ محمدحسین و علی خوشحالاند که اگر پدر فداکارشان نیست مردمی هستند که یاد آنها را زنده نگه میدارند.
محمدحسین بعد از روبهرو شدن با تصویر پدر آرام شد و او را نوازش کرد و بوسید و عکسهای یادگاری قشنگی با آن گرفت. ما ممنون و سپاسگزار طراح تمثیلها هستیم.
من مادر محمدحسین و علی علاوه بر همسر شهید بودن فرزند شهید نیز هستم و بیشتر از هر کسی فرزندانم را درک میکنم. یادم میآید وقتی بچه بودم زمانی دلم به درد میآمد که حس میکردم، مردمی که پدر من به خاطرشان رفته حتی یاد و خاطره او را زنده نگه نمیدارند.
شاید با یادآوری خاطرات پدر، اشک از چشمانم سرازیر میشد اما آن اشک سریع تبدیل به شعف و شادی میشد و میگفتم خدایا مواظب این مردم عزیز باش؛ پدر من که برای آسایش آنها رفت، آنها هنوز پدر مرا در خاطر دارند و یادش را زنده نگه داشتهاند.
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان ، شهید احمد صداقتی در عملیات «فرمانده کل قوا» از ناحیه دست مجروح و یکی از دستانش قطع شده بود، اما با این وجود بار دیگر در جبهه نبرد حق علیه باطل حضور یافت. او که فرماندهی یکی از گردان های «لشکر 14 امام حسین (ع)» را بر عهده داشت، سرانجام سال 61 در عملیات «محرم» و منطقه شرهانی به شهادت رسید و پیکرش در فروردین ماه 1392 به همراه قمقمه ای که پس از 30سال همچنان آب درونش داشت و همچنین دست مصنوعی اش تفحص شد.
منبع: مشرق
او هیچ وقت پپسی نمی خورد
در طول مدتی که من با عباس در آمریکا هم اتاق بودم او همیشه روزانه دو وعده غذا می خورد، صبحانه و شام. هیچ وقت ندیدم که ظهرها ناهار بخورد. من فکر می کنم عباس از این عمل دو هدف را دنبال می کرد. یکی خودسازی و تزکیه نفس و دیگری صرفه جویی در مخارج و فرستادن پول برای دوستانش که بیشتر در جاهای دوردست کشور بودند.
مدافعان حرم "صادق شیبک" و "حسین همتی" از تیپ 65 نیروهای ویژه هوابرد ارتش جمهوری اسلامی ایران در دفاع از حرم حضرت زینب(س) و حین مبارزه با تروریستهای تکفیری اخیرا به شهادت رسیدند در این مراسم که در دو استان "گلستان" و "البرز" انجام شد پیکر "شهید حسین همتی" و "شهید صادق شیبک" تشییع شد
دو هفته پیش شهید کاظمی پیش من آمد و گفت از شما دو درخواست دارم: یکی اینکه دعا کنید من روسفید بشوم، دوم اینکه دعا کنید من شهید بشوم. گفتم شماها واقعاً حیف است بمیرید؛ شماها که این روزگارهای مهم را گذراندید، نباید بمیرید؛ شماها همهتان باید شهید شوید؛ ولیکن حالا زود است و هنوز کشور و نظام به شما احتیاج دارد. بعد گفتم آن روزی که خبر شهادت صیاد را به من دادند، من گفتم صیاد، شایستهی شهادت بود؛ حقش بود؛ حیف بود صیاد بمیرد. وقتی این جمله را گفتم، چشمهای شهید کاظمی پُرِ اشک شد، گفت: انشاءاللَّه خبر من را هم بهتان بدهند!
فاصلهی بین مرگ و زندگی، فاصلهی بسیار کوتاهی است؛ یک لحظه است. ما سرگرم زندگی هستیم و غافلیم از حرکتی که همه به سمت لقاءاللَّه دارند. همه خدا را ملاقات میکنند؛ هر کسی یک طور؛ بعضیها واقعاً روسفید خدا را ملاقات میکنند، که احمد کاظمی و این برادران حتماً از این قبیل بودند؛ اینها زحمت کشیده بودند.
زندگینامه:
شهید حسن اقارب پرست فرزند محمد رحیم ، در روز اول اردیبهشت سال ۱۳۲۵ در«اصفهان» به دنیا آمد. حسن پس از اخذ دیپلم در سال ۱۳۴۳ به مدت یک سال در یکی از داروخانههای معروف اصفهان بنام «داروخانه بوذر جمهری» مشغول به کار شد و در همان سال در آزمون دانشکده افسری شرکت کرده و پس از قبولی در تابستان سال ۱۳۴۴ به تهران آمده و وارد دانشکده شد. با پایان یافتن دوران دانشکده در سال ۱۳۴۷، راهی شیراز شد. شهید اقارب پرست دی 1350 برای گذراندن دوره چیفتن عازم انگلیس شد. ایشان در سال ۱۳۵۲ به امریکا اعزام گردید و دوره جنگهای شیمیایی را گذراند و در بازگشت «بخش جنگ شیمیایی – میکروبی (ش- م- ر)» را در مرکز زرهی شیراز پایه گذاری نمود. او مدتی بعد در سال ۱۳۵۳ بار دیگر به امریکا عازم شد اما در بازگشت به عتبات عالیات رفته، در نجف به حضور حضرت امام خمینی (ره) مشرف شد و در ملاقاتی که با ایشان داشت ضمن اعلام بیعت، آمادگی جهت انجام هر نوع فعالیت سیاسی و مبارزاتی را اعلام نمود. شهید اقارب پرست در بهمن ماه سال ۵۷ به مدرسه رفاه – ستاد استقبال از امام (ره) – پیوست و پس از پیروزی انقلاب اسلامی در «کمیته انقلاب» در ستاد مشترک ارتش حضوری فعال یافت. وی پس از انسجام اولیه ارتش به «اداره دوم ستاد مشترک» منتقل شد و با شروع جنگ تحمیلی داوطلبانه به «لشگر ۹۲ زرهی» در خرمشهر پیوست. شهید اقارب پرست علی رغم اینکه کاندیدای فرماندهی ستاد مشترک ارتش و تصدی پست وزارت دفاع بود، با انتخاب شخصی به نیروی زمینی پیوست و معاونت عملیات «لشگر ۹۲ زرهی اهواز» را بر عهده گرفت. شهید حسن اقارب پرست در مهر ماه سال ۶۳ ،در جزیره مجنون در جاده سید الشهداء مورد اصابت ترکش خمپاره قرار گرفت و به همراه سرهنگ عملیاتی و سروان صدیقی به فیض شهادت نایل آمد. از شهید اقارب پرست شنیدنی های فراوانی نقل می شود. ایشان در سال های پیش از انقلاب ، به همراه شهید یوسف کلاهدوز (همسر خواهر شهید اقارب پرست) و شهید سید موسی نامجو (که استاد شهید اقارب پرست در دانشکده افسری بود) سهم اصلی را در همراه شدن ارتش با موج انقلاب اسلامی به عهده داشتند.
شهید سرلشکر منصور ستاری فرمانده فقید نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، از فرماندهانی است که سهمی بزرگ در دوران دفاع مقدس را به خود اختصاص داده است.
اولین جرقه های خود کفایی در ارتش و به ویژه نیروی هوایی را این شهید سرافراز به نام خود ثبت کرده است و نام خود را در زمره نام آوران ایران اسلامی ماندگار کرد.
همچنین شهید ستاری رابطه خوبی را هم با برداران خود در سپاه پاسداران داشت.
در این مطلب عکس دیده نشده ای را از این شهید بزگوار می بنید که در ستاد فرماندهی کل قوا (ستاد کل نیروهای مسلح کنونی) گرفته شده و در آن سردار داود غیاثی راد در کنار شهید ستاری ایستاده است.
سردار غیاثی راد از رزمندگان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در دوران دفاع مقدس بوده و هم اکنون مسئولیت روابط عمومی معاونت امور راهبردی و اشراف فرماندهی معظم کل قوا را در ستاد کل نیروهای مسلح بر عهده دارد.